رنجرو و عبدی پور و فیلمش
یه دو روزی میزبان یه میهمون باصفا بودیم...
خیلی خیلی صمیمی و گرم، یا به قول خودمون، خاکی بود...
اومده بود فیلمشو بهمون نشون بده؛ فیلمش هم مثه خودش، گرم و صمیمی و باحال بود!
راحت میشد با فیلم ارتباط برقرار کرد...
شنیدنِ گویش محلی مردم اون منطقه در فیلم که خیلی به مردم منطقه ما شبیه هست، این حس صمیمیت رو برای من دوچندان می کرد.
از دو سه روز پیش از زمان اکران، قرار شد برای فیلم تبلیغ کنیم. مثه فیلمای قبلیای که اکران کرده بودیم، از این فیلم توی بلیطفروشی استقبال نشد.
متأسفانه پوستر فیلم زیاد جذاب نبود. فیلم هم که اصلا بازیگر معروف نداشت.
ولی از طرفی تعریفش رو توی رسانه های مختلف شنیده بودم و اصلا دوست نداشتم که این فیلم دیده نشه؛
تبلیغات رو عوض کردیم و سعی کردیم یه توضیحاتی راجبه فیلم بدیم تا بچه ها فیلم رو بیشتر بشناسن.
خدا رو شکر موقع پخش فیلم، جمعیت خوبی اومدن. شاید حدود 800 نفر. ولی سالن پر نشد. ماشالا این تالار فردوسی دانشگاه، هرچی بریزی توی گلوش، انگاری قورت میده و سالن رو، خالی نشون میده!
از همون دقایق اولیه فیلم، صدای خنده ها و تشویق های بچه ها بلند شد...
هرچند که بازیگر طناز معروفی نداشت، ولی رنجرو حسابی همه رو به خنده مینداخت.
البته هرازگاهی هم سکوت عجیبی توی تالار برقرار میشد.
فیلم واقعا خیلی ساده حرف سیاسی خودش رو زد.
و هیچکی نبود که بتونه مقابل این حرف، عکس العمل منفی نشون بده.
کاش این کارگردانای معروف، احسان عبد پور رو الگوی خودشون قرار بدن؛
چون برای ساختن فیلمش هدف داره و هدفش کاملا مثبت و امیدبخشه...
فیلم خوبساختن رو توی بازیگر معروف نمیبینه و با همون تیم گمنامش، حسابی با مخاطب ارتباط برقرار میکنه.
...و اصلا و اصلا کلاس نمیذاره و خودش رو برتر از مردم نمیبینه!
کاش ارشاد به هیچ فیلمی بیشتر از این فیلم، پول نده؛
و کاش هیچ تهیه کننده ای به بازیگراش بیشتر از «رنجرو» حقوق نده؛
امیدوارم شدم...
به آینده سینمای کشور
و به تغییر مسیر دادن فیلم های اتوبوسی سینما!
لینک مرتبط:
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.